بانو به نظر می رسد طولانی مدت ناراضی پیاده روی کند، در صورتی که به همین راحتی با پسر و دخترش توانسته بود به چنین رابطه جنسی برود، در حالی که خودش آنها را به این امر متمایل کرده است. پسر گیج نشد، از سوراخ کلید متوجه شد که مادر و خواهر چه می کنند، تصمیم گرفت فرصت را از دست ندهد و به آن ملحق شد. به خصوص که قبلاً عکس های خانوادگی را نگاه کرده بود و برانگیخته شده بود. سوء استفاده نکردن از فسق خانواده اش گناه بود.
برای اینکه جوجه راضی شود، باید همیشه او را بکشند. او باید احساس کند که یک زن است و به بالا خزیده است. و اگر مرد یا شوهر فراموش کند چوب دیگری پرتاب کند، شروع به تکان دادن می کند. در اینجا نیز، قرار گرفتن، شادی را به خانواده بازگردانده است.